فرم درخواست مشاوره

زن‌ستیزی در کودکان و نوجوانان: نقش الگوهای مردانه و سواد رسانه‌ای والدین

زن‌ستیزی در کودکان و نوجوانان: نقش الگوهای مردانه و سواد رسانه‌ای والدین

چکیده مقاله

زن‌ستیزی در کودکان و نوجوانان نتیجه‌ی بی‌توجهی ما به جزئیات تربیتی است؛ اما با آگاهی، گفتگو و حضور آگاهانه، می‌توان این چرخه را شکست.

در سال‌های اخیر، بحث «زن‌ستیزی در کودکان و نوجوانان» به یکی از دغدغه‌های مهم والدین، مربیان و پژوهشگران تربیتی تبدیل شده است. رفتارهای جنسیتی نادرست، شوخی‌های تحقیرآمیز درباره دختران، و حتی بازتولید خشونت کلامی در شبکه‌های اجتماعی، نشانه‌هایی از فرهنگی هستند که گاهی نادیده گرفته می‌شود اما در عمق ذهن نسل جدید ریشه می‌دواند.

واقعیت این است که دنیای امروز، با وجود فرصت‌های ارتباطی بی‌سابقه، بستری فراهم کرده تا نفرت، تمسخر و تبعیض نیز با سرعتی حیرت‌انگیز گسترش یابد. فضای مجازی و بازی‌های آنلاین، که بخش مهمی از زندگی روزمره نوجوانان را تشکیل می‌دهد، گاهی ارزش‌هایی را منتقل می‌کند که با احترام، همدلی و برابری فاصله‌ای عمیق دارد. اما در برابر این چالش، امید و راه‌حل هم وجود دارد؛ و این مسیر از آگاهی والدین و حضور فعال الگوهای مردانه آغاز می‌شود.

من سروش کیانی، مدرس و پژوهشگر در زمینه تربیت کودکان و نوجوانان هستم و شما را به خواندن این مقاله دعوت می‌کنم.

ریشه‌های پنهان زن‌ستیزی در ذهن نوجوانان

پیش از آنکه بتوانیم رفتار زن‌ستیزانه را در کودکان و نوجوانان تغییر دهیم، باید بفهمیم از کجا می‌آید. بسیاری از این نگرش‌ها در دوران کودکی، از الگوهای رفتاری بزرگ‌ترها یا محتوای رسانه‌ای شکل می‌گیرند.

کودکی که بارها می‌شنود «پسر که گریه نمی‌کنه» یا «دخترها به درد فوتبال نمی‌خورن»، ناخودآگاه یاد می‌گیرد که مردانگی یعنی قدرت، و زنانگی یعنی ضعف. همین جمله‌های ساده، که شاید با نیت شوخی یا تشویق گفته می‌شوند، به تدریج ذهن را با نوعی طبقه‌بندی ارزشی نسبت به جنسیت‌ها پر می‌کنند.

از سوی دیگر، الگوبرداری از افراد مشهور در فضای مجازی نیز نقش چشمگیری دارد. برخی چهره‌های پرطرفدار با انتشار محتواهای زن‌ستیزانه یا با لحنی تحقیرآمیز نسبت به زنان، برای نوجوانان «الگوی قدرت» می‌شوند. نوجوانی که در جست‌وجوی هویت و استقلال است، ممکن است ناخودآگاه به این الگوها گرایش پیدا کند.

رسانه‌ها و تربیت عاطفی پسران

رسانه‌ها فقط سرگرم نمی‌کنند؛ آن‌ها تربیت می‌کنند. تأثیر رسانه بر کودکان و نوجوانان فراتر از یادگیری اطلاعات است؛ آن‌ها از طریق فیلم، موسیقی، بازی و شبکه‌های اجتماعی می‌آموزند چگونه احساسات خود را بروز دهند و با دیگران ارتباط برقرار کنند.

در بسیاری از بازی‌های آنلاین، پسران با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌شوند که خشونت و کنترل را نشانه قدرت می‌دانند. در مقابل، زنان اغلب در نقش‌های تزئینی یا وابسته ظاهر می‌شوند. همین بازنمایی‌های تکراری، ذهن کودک را به سمتی می‌برد که در آن زنان کمتر ارزشمند یا تواناتر از مردان به نظر می‌رسند.

از همین‌روست که آموزش سواد رسانه‌ای به والدین اهمیت حیاتی دارد. والدینی که می‌دانند چطور محتوای رسانه‌ای را تحلیل کنند و فرزندشان را در مواجهه با آن راهنمایی کنند، عملاً از اولین و مؤثرترین مربیان در مسیر تربیت جنسیتی سالم هستند.

نقش والدین؛ آغاز از خانه

ریشه‌های پنهان زن‌ستیزی در ذهن نوجوانان

خانه نخستین مدرسه‌ی زندگی است. اگر پدر در گفت‌وگوهای روزمره، درباره زنان با احترام سخن بگوید، اگر مادر در رفتار خود استقلال، تفکر و اعتمادبه‌نفس را نشان دهد، کودک بی‌آنکه بداند در حال یادگیری عمیق‌ترین ارزش‌های انسانی است.

در تربیت پسران، باید به‌جای تأکید صرف بر «موفقیت» یا «قدرت»، بر «درک احساسات» و «همدلی» نیز کار کرد. پسرانی که یاد می‌گیرند احساسات خود را سالم ابراز کنند، کمتر به خشونت کلامی یا تحقیر دیگران برای ابراز قدرت نیاز پیدا می‌کنند.

والدین می‌توانند با چند روش ساده این مسیر را آغاز کنند:

  • گفت‌وگو درباره برابری جنسیتی در قالب مثال‌های روزمره، نه به شکل موعظه؛
  • ترویج مسئولیت‌پذیری مشترک در خانه؛ مثلاً تقسیم کارهای ساده میان اعضای خانواده بدون در نظر گرفتن جنسیت؛
  • الگو بودن در رفتار؛ کودک بیشتر از گفتار، از رفتار ما می‌آموزد؛
  • نقد سازنده رسانه‌ها؛ هنگام تماشای فیلم یا بازی، با کودک درباره نقش‌ها و پیام‌های پنهان آن صحبت کنیم.

مدارس و مربیان؛ خط مقدم تغییر نگرش‌ها

نقش آموزش‌وپرورش در مبارزه با رفتارهای جنسیتی نادرست، نقشی حیاتی است. مدارس جایی هستند که کودکان برای نخستین بار وارد محیط‌های اجتماعی گسترده می‌شوند و تعامل با جنس مخالف را تجربه می‌کنند.

اما متأسفانه، در برخی مدارس هنوز تعابیر یا شوخی‌های جنسیتی نادرست به چشم می‌خورد؛ مثل زمانی که پسران به‌عنوان توهین به هم می‌گویند «مثل دخترا رفتار نکن». چنین جملاتی نه‌تنها دختران را تحقیر می‌کند، بلکه پسران را نیز از تجربه‌ی احساسات انسانی بازمی‌دارد.

معلمان می‌توانند با واکنش آگاهانه به چنین موقعیت‌هایی، فرهنگ مدرسه را تغییر دهند. آموزش مهارت‌های ارتباطی، برنامه‌های آگاهی از برابری جنسیتی، و گفتگوهای هدایت‌شده در کلاس، همه ابزارهایی مؤثر برای اصلاح نگرش‌ها هستند.

در کشورهای مختلف، پژوهش‌ها نشان داده‌اند که آموزش سواد رسانه‌ای و جنسیتی در مدارس، تأثیر مستقیمی بر کاهش رفتارهای زن‌ستیزانه دارد. ایران نیز می‌تواند با بومی‌سازی این برنامه‌ها، گامی بزرگ در تربیت نسلی متعادل‌تر بردارد.

مربیان ورزشی؛ الگوهای قدرتمند مردانه

مربیان ورزشی؛ الگوهای قدرتمند مردانه

ورزش یکی از مهم‌ترین عرصه‌های شکل‌گیری هویت مردانه است. پسران از مربیان خود نه‌فقط مهارت‌های فنی، بلکه رفتار و نگرش نسبت به دیگران را نیز یاد می‌گیرند. اگر مربی در زمین فوتبال به بازیکنانش بگوید «مثل مرد بجنگ»، یا بازیکن اشتباه‌کار را با جمله‌ی «مثل دختر بازی نکن» سرزنش کند، پیام روشنی منتقل کرده است: دختر بودن یعنی ضعف.

در مقابل، مربیانی که احترام، همکاری و کنترل خشم را ارزش می‌دانند، می‌توانند تأثیر شگرفی در اصلاح رفتار نسل آینده داشته باشند. یک «الگوی مردانه سالم» به پسران می‌آموزد که قدرت واقعی، در مهربانی، نظم و احترام است.

مربیان می‌توانند با ایجاد فضایی امن برای گفتگو درباره احساسات و شکست‌ها، به پسران کمک کنند تا مردانگی را نه در برتری، بلکه در تعادل و انسانیت ببینند.

نقش «تماشاگران فعال» در مقابله با نفرت

یکی از مفاهیمی که در آموزش اجتماعی جدید مطرح است، «تماشاگر فعال» یا Active Bystander است. منظور کسانی است که وقتی شاهد رفتار نادرست یا آزاردهنده هستند، بی‌تفاوت نمی‌مانند و واکنش نشان می‌دهند.

در دنیای امروز، بیشتر آزارها در سکوت اتفاق می‌افتد؛ کسانی می‌بینند اما هیچ نمی‌گویند. چه در مدرسه، چه در زمین بازی و چه در شبکه‌های اجتماعی، اگر اطرافیان در برابر شوخی‌ها و تحقیر جنسیتی سکوت کنند، در واقع ناخواسته به تداوم آن کمک می‌کنند.

کودکان و نوجوانان باید یاد بگیرند که «سکوت در برابر توهین»، نوعی همراهی است. این آموزش از طریق مثال‌ها، داستان‌ها و حتی بازی‌های گروهی قابل انتقال است. جامعه‌ای که در آن افراد در برابر نفرت و تبعیض بی‌تفاوت نباشند، امنیت بیشتری برای رشد عاطفی نسل آینده فراهم می‌کند.

فرهنگ مردانگی سمی؛ دشمن پنهان رشد انسانی

فرهنگ مردانگی سمی؛ دشمن پنهان رشد انسانی

اصطلاح «مردانگی سمی» (Toxic Masculinity) به مجموعه‌ای از باورها اشاره دارد که مرد بودن را مساوی با سلطه‌جویی، بی‌احساسی و برتری می‌داند. این الگوها، نه‌تنها به زنان آسیب می‌زنند، بلکه خود پسران و مردان را نیز در قفسی از فشار و ترس گرفتار می‌کنند.

وقتی به پسران گفته می‌شود «گریه نکن، مرد باش»، در واقع به آن‌ها آموخته می‌شود که احساسات خود را پنهان کنند. در نتیجه، بسیاری از مردان در بزرگسالی در مدیریت هیجانات و ارتباط مؤثر با دیگران مشکل دارند.

تربیت متعادل پسران یعنی پذیرش این واقعیت که احساس، ترس، اشک و مهربانی، نشانه‌ی ضعف نیستند. باید به آن‌ها یاد بدهیم که می‌توان مرد بود و در عین حال آسیب‌پذیر، صادق و همدل باقی ماند.

از خانه تا جامعه؛ مسئولیت مشترک ما

مبارزه با زن‌ستیزی در کودکان و نوجوانان، پروژه‌ای کوتاه‌مدت نیست. این مسیر نیاز به همکاری خانه، مدرسه، رسانه و جامعه و بالابردن سواد رسانه‌ای والدین دارد. هیچ نهادی به‌تنهایی قادر به اصلاح این رفتارها نیست، اما هر گام کوچک می‌تواند اثر بزرگی ایجاد کند.

برای آغاز این تغییر می‌توان به چند محور اساسی توجه کرد:

  1. آموزش سواد رسانه‌ای به والدین و مربیان تا محتوای مخرب را شناسایی و تحلیل کنند.
  2. ایجاد برنامه‌های آموزشی در مدارس برای گفت‌وگو درباره برابری جنسیتی و احترام متقابل.
  3. توانمندسازی مربیان ورزشی و فرهنگی تا نقش الگوی مردانه سالم را ایفا کنند.
  4. ترویج گفتگوهای خانوادگی درباره احساسات به جای سکوت یا قضاوت.
  5. حمایت رسانه‌ها از روایت‌های مثبت درباره زنان و مردان در قالب فیلم، سریال و تبلیغات.

در موسسه باهر به تمام سوالات شما درباره تربیت جنسی فرزندان، سواد رسانه‌ای و نگرانی‌هایتان پاسخ می‌دهیم. اگر بخواهید، می‌توانید از مشاوره تخصصی کارشناسان باهر بهره‌مند شوید تا راهنمایی‌های عملی و کاربردی دریافت کنید. برای دسترسی سریع به بخش مشاوره، کافی است روی بنر زیر کلیک کنید و یا با شماره تلفن درج شده تماس بگیرید و با متخصصان ما در ارتباط باشید.

Web banner

نسلی که می‌تواند متفاوت باشد

در نهایت، تغییر از درون آغاز می‌شود. اگر بتوانیم پسران امروز را به مردانی تبدیل کنیم که به‌جای سلطه، همدلی را می‌فهمند و به‌جای سکوت در برابر ظلم، صدای عدالت می‌شوند، جامعه فردا بی‌تردید انسانی‌تر خواهد بود.

هر گفت‌وگوی صادقانه با یک نوجوان، هر رفتار محترمانه میان زن و مرد، و هر مربی یا پدری که الگوی احترام است، سنگی در بنای آینده‌ای روشن‌تر می‌گذارد.

زن‌ستیزی در کودکان و نوجوانان نتیجه‌ی بی‌توجهی ما به جزئیات تربیتی است؛ اما با آگاهی، گفتگو و حضور آگاهانه، می‌توان این چرخه را شکست.
دنیای فردا در دستان فرزندان امروز است — بیایید یادشان بدهیم جهان را با احترام بسازند، نه با تحقیر.

اشتراک گذاری این مقاله
عناوین اصلی این مقاله

مطالب مرتبط

در این مقاله با راهکارهای مرحله‌ای و کاربردی، ترس والدین از گفتگو درباره بلوغ و سکس کودک را به فرصت تربیتی و آگاهی تبدیل کنید.
این مقاله راهنمایی جامع برای والدینی است که می‌خواهند در دنیای پرخطر دیجیتال، فرزندشان را آگاه، امن و توانمند تربیت کنند.
رشد جنسی کودک را در سنین مختلف بشناسید و با آموزش جنسی و احترام به بدن، امنیت و سواد جنسی فرزندتان را تقویت کنید.

نظر خودتان را در مورد این مطلب منتشر کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *